یا سلطان ع
11 شهریور 1393
-مجبورشدم به هر كسى رو بزنم در محضر هر غريبه زانو بزنم تحقيرشدم چون كه فراموشم شد يك سر به شما ضامن آهو بزنم . به شیشه های اتاقم دوباره ” ها” کردم- و از نوشتن اسمت برآن حیا کردم به روی شیشه کشیدم شبیه یک گنبد به پای شیشه نشستم رضا رضا کردم… -میگریم آنقدر که کمی وا شود دلم در بین زائران شما جا شود دلم بر بال کفتری دل خود را نوشتهام باید کدام صحن تو انشا شود دلم؟ -دوباره دل زکمند گناه می گیرم در آسمان خراسان پناه می گیرم نگاه لطف شما بر همه نمایان است که سهم خود را از این نگاه می گیرم