یااباعبدالله علیه السلام
27 شهریور 1393
دلم همین که مراسوی موی یار کشید سرمرا سرعاشق شدن به دار کشید
خودم نیامده ام محضرش ،خودش آورد مرا به پیش خودش جذبه ی نگارکشید
منی که آه نگفتم برای هیچ کس همین که نام تو آمد دلم هوارکشید
حلال کن که اسیر نگاه تو نشدم گنه برای دلم نقشه ی فرارکشید
درون آتش دوزخ نسوزد آن نوکر که روی سینه زداغ تو یادگار کشید
درود بر پدرم کزهمان طفولیتم برای روضه ات از من همیشه کارکشید
برای آنکه منم عاقبت بخیر شوم مرا به دست تو داد و خودش کنار کشید
فراق کرب و بلا خودش مرا کشته به روی کشته نباید که ذوالفقار کشید
خداکند عرفه تحت قبه ات باشم چقدر برای حرم باید انتظار کشید ؟