السلام علیک یا امیرالمومنین
07 شهریور 1393
نسیمی غنچه ای را باز میکرد به گوش غنچه کم کم یا علی ع گفت
چمن با ریزش باران رحمت دعا میکردواوهم یاعلی ع گفت
یقین پروردگار آفرینش به موجودات عالم یا علی ع گفت
خمیر خاک آدم را سرشتند چوبرمی خاست آدم ،یاعلی ع گفت
علی را ضربتی کاری نمیشد گمانم ابن ملجم یا علی ع گفت
مگر خیبر زجایش کنده میشد یقین آنجا علی هم یا علی ع گفت
زلیلایی شنیدم یاعلی ع گفت به مجنونی رسیدم یا علی ع گفت
مگر این وادی دارالجنون است که هر دیوانه دیدم یا علی ع گفت