امام علي عليه السلام
14 اسفند 1394
گفتم: «علی مدد»، قلمم ذوالفقار شد
مضمون اسیر لشگر زلف نگار شد
حرف از نجف که شد، دلِ پیمانهام گرفت
آهی کشید و… قافیه دیدم «خمار» شد
کفران نعمت است، اگر کم طلب کنم
قنبر به لطف بندگیات شهریار شد
اجداد ایل من، همه معشوق مذهباند
سلمان اگر نشد نسبم! مهزیار شد
گاهی مرا به چوب محبت بزن علی
دل سر به راهِ ترکهٔ آموزگار شد
فکر رفوی پیرهن کهنهات نباش
پیراهن تو پرچم پروردگار شد